به گزارش ایرنا، با گذشت بیش از 50 روز سخت و نفسگیر همراه با تلفات و خسارات جانی و مالی بهجامانده از سیلاب ویرانگر در زندگی مردم گلستان، روان آبها آرامآرام شهر و روستاها را ترک کرد و به دریا رسید. محاصره نزدیک به دوماهه خانهها در میان سیلاب گلستان، تخریب گسترده زیرساختها و صنایع، آسیبها و مشکلات اجتماعی و روانی سیلزدگان تنها بخشی از خسارتی است که رفع همه آنها زمانی طولانی را میطلبد. از زمان وقوع سیل مقامات در ردههای گوناگون به مناطق سیلزده رفته و با مردم دیدار کرده و مشکلات را از زبان آنها و مسئولان استانی و شهرستانی شنیدند. اگرچه در ابتدا این رفتوآمدها برای مردم سیلزده بهخصوص شهرهای محروم آققلا و گمیشان جذابیت داشت اما بهمرور و با افزوده شدن بر این میزبانیها در کنار تشریفات ناشی از قوانین حضور مدیران کشوری و لشگری در جمع مردم همراه با به راه افتادن کاروان خودرویی، مردم را از به نمایش درآمدن این آمدوشدها خسته کرد. از طرف دیگر حل آنی مشکلات و کمبودها که مورد انتظار مردم آسیبدیده بود از سوی مدیران امکانپذیر نبود و پس از چند روز، دیگر حضور آنان برای سیلزدگان جاذبهای نداشت.
پایان امدادرسانی زودهنگام
یکی از نگرانیهای مهم مردم سیلزده و مسئولان گلستان، خروج نیروهای امدادرسان و دستگاهها و امکانات مربوط به پاکسازی مناطق آسیبدیده از سیل است. اگرچه بسیاری از مسئولان در ابتدا گفتند که تا پایان حل مشکلات در مناطق سیلزده گلستان خواهند ماند اما بروز بحران مشابه در استانهای دیگر و ضرورت امدادرسانی به آن مناطق در کنار فروکش کردن تب سیل گلستان، بر نگرانی فراموششدن شهرهای خسارتدیده استان افزوده است. حتی سرپرست استانداری گلستان چندی قبل تأکید کرد که ماشینآلات دستگاههای اجرایی ملی، ارتش و سپاه باید با تشخیص استان از گلستان خارج شوند. ابعاد گسترده خسارتها در کنار نیازمندی به نیروی انسانی فراتر از ظرفیت استان و کمبود ماشینآلات مناسب و کافی برای امدادرسانی و پاکسازی شهرهای آسیبدیده، یکی از جدیترین نیازها و نگرانیهای گلستان است. هنوز گلولای در شهرها باقیمانده و باوجود تلاش مداوم نیروهای امدادرسان برای پاکسازی، هنوز آققلا و گمیشان درگیر این مشکلات است. از طرفی دیگر، با گرم شدن هوا و خشک شدن گلولای پراکندهشده در شهر، گردوغبار در این شهر به پرواز درآورده و احتمال بروز بیماریهای عفونی را گسترش داده است.
احتمال بروز آسیبهای اجتماعی و روحی برای مردم
مطابق اعلام دامپزشکی گلستان در این سیل 2 میلیون تخممرغ نطفهدار، 814 هزار قطعه مرغ گوشتی، 72 هزار قطعه مرغ مادر، سه هزار و 723 رأس دام سبک، 99 رأس دام سنگین، 27 نفر شتر و 21 هزار کندوی زنبورعسل تلف شد که این آمار بهجز دامهای تلفشدهای است که لاشه آنها در میان حجم فراوان سیلاب و گلولای پیدا نشد. یکی دیگر از موضوعات نگرانکننده در مناطق سیلزده، احتمال بروز آسیبهای اجتماعی و روحی برای مردم خسارتدیده است. از بین رفتن ناگهانی همه سرمایههای زندگی و ضرورت اسکان در چادر تا مدتی نامعلوم ممکن است برای خیلیها ازجمله گروههای آسیبپذیر چون دختران و زنان تحمل ناپذیر باشد؛ موضوعی که به گفته یکی از مدیران استان درنتیجه آن تاکنون بیش از 50 نفر از سیلزدگان اقدام به خودکشی کردهاند که البته اغلب آنها ناکام مانده است. همچنین به گفته مدیرکل بهزیستی گلستان 1968 نفر در مناطق سیلزده گلستان دچار اختلال روانی و استرس فوق حاد ناشی از سیل شدهاند.
سیل نرفته، برگشت
سیل گلستان بسیار زودتر از استانهای دیگر آغاز شد و باوجود شدت بیشتر سیلاب برخی استانها مانند خوزستان، مشکلات آنها زودتر به پایان رسید و از مرحله بحران خارج شد اما در گلستان نهتنها خبری از پایان بحران نبوده و نیست بلکه از چند روز قبل مردم شهرهای آققلا و گمیشان با موج دوم سیلاب مواجه شده و بار دیگر به خانه اول برگشته و به مبارزه سیلاب رفتند. برای آنها روز بار دیگر از نو شروع شد و شهروندان با کمک نیروهای امدادی به مصاف سیلاب رفتند و تا توانستند کیسهها را از شن و خاک پر کردند و مانع ورود آبهای سرگردان به شهرها شدند. دراینارتباط رئیس دادگستری گلستان گفت که اعلام غافلگیری در بروز سیلاب دوم پذیرفتنی نیست و مدیرانی که در این راه مرتکب قصور یا کوتاهی شدهاند باید پاسخگو باشند. موج دوم سیلاب در شرایطی به آققلا و گمیشان آمد که مردم با هزار زحمت و مشقت، گلولای را از خانه خارج کرده و به خیابان و کوچهها ریختند تا سروسامانی به منازل تا کمر در آبرفته خود بدهند اما با ورود موج دوم سیلاب، بار دیگر این گلولای به خانهها برگشت و همهچیز اول شروع شد.
سیل بند شکست، جادهها شکافته شد، خانهها را آب گرفت و آققلا به محاصره انبوه ناتمامی از آب درآمد و گمیشان آمادهباش شد تا این مناطق بار دیگر به دغدغه اول مسئولان گلستان تبدیل شود.
همه این اتفاقات باعث میشود مردم سیلزده و خسارتدیده سیل گلستان نگران روزهای آینده باشند؛ روزهای سخت و دشواری که آرامآرام از راه میرسد و با ترک کامل مناطق توسط امدادگران و نیروهای عملیاتی، فقط آنها میمانند و خودشان!